امام خامنهای(مدظله العالی)«هر کس دیگری دربارهی حقوق بشر حرف بزند، آمریکاییها حق ندارند دربارهی حقوق بشر حرف بزنند؛ چون دولت آمریکا بزرگترین نقضکنندهی حقوق بشر در دنیا است؛ نه فقط دیروز، بلکه همین امروز».
«جان کری» وزیر خارجه آمریکا روز یکشنبه با حضور در مجمع «سابان» متعلق به میلیاردر یهودی «حاییم سابان» به اظهارنظر در رابطه با روابط آمریکا و اسرائیل پرداخت.
و طی سخنانی مضحک و خنده دار گفت:
«حالا، از شما میخواهم یک لحظه فکر کنید. مهم است که یک لحظه فکر کنیم و به یاد آوریم که چطور به اینجا رسیدیم. ما اینجاییم، نه به خاطر سابقه دشواری که روابط ایالات متحده و ایران داشته، هرچند که این سابقه واقعا دشوار بوده است. و اتهامات عمیقا ناراحتکنندهای هم که به روزنامهنگار آمریکایی که تنها داشت کار خود را انجام میداد، نسبت داده شد، تازهترین یادآور همین موضوع (رابطه دشوار) است. ما همینطور به خاطر تهدیدات غیرقابل دفاعی که سران ایران به طور مداوم علیه اسرائیل عنوان میکنند، اینجا نیستیم، هرچند که این تهدیدات واقعا غیرقابل دفاع هستند. ما حتی به خاطر اقدامات تروریستی که ایران از آنها حمایت کرده و همچنین فعالیتهای بیثباتکننده این کشور در منطقه اینجا نیستیم، هرچند که ما این اقدامات را هر زمان و در هر مکانی که رخ دهند، محکوم میکنیم.»
واقعا جای تعجب دارد بعد از این همه افشاگری درباره ی رابطه ی گروه های تروریستی از جمله داعش با دولت امریکا و رژیم کودک کش صهیونیستی چطور مانند سابق خودتان را پشت این دورغ های مضحک مخفی میکنید؟!!!
ملت ایران زخم خورده اقدامات تروریستی مزدوران شما هستند و همچنین منطقه و جهان
حالا، ما از مردم جهان و بخصوص شهروندان آمریکایی میخواهیم یک لحظه فکر کنند و مهم است فکر کنند و دنبال حقایق باشند و به یاد بیاورند واقعه ی تلخ و طرح ریزی شده 11 سپتامبر ، دیگر اقدامات تروریستی ، حملات به غزه و ...
و دروغ های که دولت امریکا برای مداخله نظامی در عراق و افغانستان داد و بی ثبات کردن منطقه داد.
و پی گیری کنند ریشه این تروریست های تکفیری و به وجود آمدن وهابیت به کجا ختم میشود.
در نهایت درباره اینکه میگویند ما اقدامات تروریستی را در هر زمانی و مکانی محکوم میکنیم، بهتر است بگویید طراحی می کنیم تا اینکه محکوم کنیم.
طلبه آمر به معروف گفت: بعد از ضربه خوردن من پلیس و اورژانس حاضر نشدند به صحنه بیایند و بیمارستان هم از پذیرش من کوتاهی می کرد.
حجت الاسلام محسن میرزایی(بهرامی) اظهار کرد: شب پنجشنبه زمانی که از خیابان ساحلی خرم آباد عبور می کردم با صحنه ای روبه رو شدم که به خاط زجر آور بودن آن صحنه نتوانستم بی تفاوت باشم و به محل وقوع این اتفاق غیر اخلاقی رفتم و تذکر لسانی دادم.
وی افزود: خودوری پرایدی که یک دختر و پسر در آن بودند در ملا عام کاری خلاف شرع می کردند و من با زبان نرم تذکر دادم که راننده با تلفن حرف زد و جلو رفت و با اشاره به من گفت بیا که من هم رفتم .
طلبه آمر به معروف گفت: من فکر کردم که می خواهد در یک گوشه حرف بزنیم ولی راننده پراید داشته با دوستانش تماس می گرفته که بیایند.
حجت الاسلام میرزایی(بهرامی) گفت: من با اشاره راننده پراید جلوتر رفتم تا به یک کوچه رسیدیم که شیشه ماشین را پائین کشید و با هم حرف می زدیم که یک مرتبه شیشه را بالا کشید و دنده عقب گرفت تا من را با خودش بکشد و دست من گیر افتاد که با زحمت دست خودم را بیرون کشیدم.
طلبه آمر به معروف گفت: بعد از چند دقیقه دوستان راننده پراید که 3 الی 4 نفر بودند سر رسیدند و با فحاشی شدید به من حمله کرده و رکیک ترین فحش ها را به من و نظام دادند و من سکوت کردم.
وی افزود: سپس سریع یک نفر آنها از پشت سر من را گرفت و چند نفر دیگر نیز از جلو به سمت قلب من با قمه حمله کردند و من برای جلوگیری از فرو رفتن قمه به قلبم دست چپم را سپر کردم و قمه به دستم خورد و چندین ضربه زدند و بازوی دست چپم راپاره کرد.
حجت الاسلام میرزایی(بهرامی) اظهار کرد: بعد از جراحت من ضاربان از محل متواری شدند و با رسیدن چند نفر از دوستانم با 115 و 110 تماس گرفتند که حاضر نشدند به محل بیایند و همکاری نکردند و من حدود 20 دقیه روی زمین مانده بودم و خون از بدنم می رفت
وی تصریح کرد: شدت خونریزی من زیاد بود ولی کسی نبود کمکی کندکه در نهایت دوستان با موتور من را به بیمارستان رساندند.
طلبه امر به معروف لرستان افزود: در بیمارستان هم ناباورانه با رفتار عجیب صحبت های بد پزشک و دستیار پزشک مواجه شدم به طوری که دستیار پزشک مدام مرا ملامت می کرد که نباید دخالت می کردم که ناگهان پزشک بیمارستان با کلمات زشتی گفت این طلبه خودش هم جز ارازل و اوباش است وگرنه دست به چنین اقداماتی نمی زد.
وی با انتقاد از عدم رسیدگی کادر پزشکی و بیمارستان اظهار کرد: با اینکه خون ریزی شدید داشتم بیمارستان حاضر به پذیرش نبود و ما مدارکی مثل کارت ملی و مبلغ زیادی جهت پذیرش در خواست می کرد و پزشک هم به هیچ عنوان به بنده رسیدگی نمی کرد حتی به من دست هم نمی زد و تنها کار آموز ها زخم های من را شست و شوی سطحی دادند.
این بورس، در قالب بورسیههایی که دویچه بانک آلمان به دانشجویان کشورهای در حال توسعه و نوظهور اعطا میکند، به مریم فریدون داده شده است.
سایت بیزینس اینسایدر در گزارشی به تناقض میان سخن و عمل برخی مسئولان ایرانی پرداخته و نوشته است: در حالی که مسئولان ایرانی در کلام خود علیه غرب، سخنرانی میکنند اما فرزندان خود را برای تحصیل و کار به غرب میفرستند.
بیزینس اینسایدر که مقر آن در نیویورک واقع است، در سال 2009 تأسیس شد و بیشتر اخبار اقتصادی و فناوری را پوشش میدهد.
بیزینس اینسایدر در ابتدای گزارش خود به انقلاب فرهنگی در ابتدای انقلاب اسلامی و تصفیه دانشگاهها از اساتید سکولار اشاره کرده و استیضاح اخیر وزیر علوم را ادامه همان تفکرات ضدغربی دانسته است.
بیزینس اینسایدر در ادامه به تداوم احاطه آمریکاستیزی در بیان و گفتار مسئولان جمهوری اسلامی اشاره کرده اما از یک تناقض در این ماجرا ابراز تعجب کرده است: چرا طیف مسئولان ایرانی، فرزندان خود را برای تحصیل به دانشگاههای غربی میفرستند و از آلوده شدن آنها به تفکرات و اخلاقیات غربی، نمیترسند؟
بیزینس اینسایدر به خانم مریم فریدون دختر حسین فریدون (برادر رئیسجمهور ایران) اشاره کرده و درباره سوابق حسین فریدون نوشته است: او از ابتدا از حامیان انقلاب اسلامی بوده است. او از مسئولان حفاظت امام خمینی (ره) در زمان بازگشت ایشان به ایران در سال 1357 بود. فریدون سپس استاندار شد و هشت سال هم سفیر ایران در مالزی بود و بعدها به هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل پیوست و اکنون مشاور برادرش یعنی رئیسجمهور ایران است.
بیزینس اینسایدر خبر داده که مریم دختر حسین فریدون دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه کلمبیای آمریکا بوده و پس از آن با دریافت بورس تحصیلی موسوم به لرد دارندورف Lord Dahrendorf (جامعهشناس انگلیسی- آلمانی 1929-2009) توانسته در کالج مشهور مدرسه اقتصاد لندن London School of Economics مشغول به تحصیل شود. این بورس، در قالب بورسیههایی که دویچه بانک آلمان Deutsche Bank به دانشجویان کشورهای در حال توسعه و نوظهور اعطا میکند، به مریم فریدون داده شده است.
بیزینس اینسایدر نوشته است که هدف از اعطای این بورس تحصیلی کمک به دانشجویان نیازمند کشورهای در حال توسعه است و بر همین اساس، اعطای آن به دختر بردار رئیسجمهور ایران که وضع مالی مناسبی دارد، تعجببرانگیز است. به نوشته این سایت آمریکایی، مریم فریدون در شعبه لندن دویچه بانک مشغول به کار هم شده است.
بیزینس اینسایدر شوهر مریم فریدون را پسر سفیر جدید ایران در سوئیس اعلام کرده که هماینک در دانشگاه آکسفورد در مقطع دکترا مشغول به تحصیل است.
بیزینس اینسایدر همچنین مدعی شده که مهدی ظریف فرزند وزیر خارجه ایران و احمد عراقچی برادرزاده معاون وزیر خارجه ایران نیز در دانشگاه نیویورک تحصیل کردهاند.
مهدی ظریف بیش از یک دهه در آمریکا زندگی کرده و در شرکتهای فضایی و مخابراتی مشغول به کار بوده اما در سال 2013 به ایران بازگشته است. این سایت آمریکایی معتقد است مهدی ظریف پس از بازگشت به ایران، درباره سوابق کاریاش در آمریکا اغراق کرده و در حالی که مدعی است برای شرکت معتبر وریزون Verizon کار میکرده، اما این شرکت اعلام کرده که مهدی ظریف برای یکی از پیمانکاران این شرکت کار میکرده است و نه خود این شرکت.
احمد عراقچی نیز پس از سالها زندگی در پاریس و نیویورک به تهران بازگشته است.
بیزینس اینسایدر همچنین به تحصیل نیمهتمام مهدی هاشمی پسر اکبر رفسنجانی در دانشگاه آکسفورد اشاره کرده و آن را یکی دیگر از مصادیق تحصیل فرزندان مسئولان ایرانی در غرب دانسته است.
بیزینس اینسایدر از این که مسئولان ایرانی شعار مرگ بر آمریکا میدهند و نظام غرب را فاسد میخوانند اما فرزندانشان را برای تحصیل و زندگی روانه غرب میکنند، ابراز تعجب کرده و پرسیده است: مگر مسئولان ایرانی، فرزندانشان را دوست ندارند که آنها را به دامان غرب میفرستند؟
ابهام دیگری که این سایت آمریکایی مطرح کرده، این است که مردم عادی ایران برای سفر به غرب و تحصیل در آنجا با محدودیتهای فراوانی از جانب کشورهای غربی مواجه میشوند؛ اما چرا فرزندان مسئولان ایرانی با این محدودیتها مواجه نیستند؟
آقای ظریف در یک نگاه :
آقای محمد جواد ظریف یکی از عناصر اصلی تیم مذاکره کننده هسته ای کشور در تحت نظر آقای حسن روحانی ، طی سال های ۱۳۸۲ الی ۱۳۸۴ بود . همان تیمی که نتیجه عقب نشینی های پی در پی شان ، به تعبیر مقام معظم رهبری ، منجر به تعطیلی بیش از دو سال فعالیت های هسته ای کشور شد . از هنگام روی کار آمدن دولت یازدهم نیز که آقای ظریف در جایگاه وزیر امور خارجه و مسئول پیگیری مذاکرات هسته ای قرار گرفت ، ایشان مواضع گوناگونی اتخاذ کرده که علامت سؤال های بزرگی را در باره ایشان ایجاد کرده است .
به ادامه مطلب بروید
خانم"کریستینا فرناندز" در سازمان ملل گفت: یکسال است که شما نظام اسد را نظام تروریست می دانید. شما از مخالفانی که ما آنها را انقلابیون می دانستیم حمایت می کنید و امروز برای مهار انقلابیونی گردهم آمدهایم که روشن شده است آنها تروریست هستند و بیشتر آنان در شبکههای تروریستی عضویت دارند و از افراط گرایی به افراط گرایی هرچه بیشتر منتقل شده اند.
این سخنرانی کریستینا فرناندز در سازمان ملل به منزله انفجار بمب بود. فرناندز در سخنرانی خود افزود: "نام حزب الله لبنان پیش از این در فهرست سازمانهای تروریستی گنجانده شده بود و روشن شده است حزب الله یک حزب بزرگ و به رسمیت شناخته شده در لبنان است.
رئیس جمهور آرژانتین گفت : "شما ایران را در پی انفجاری که در سفارت اسرائیل در بوئنوس آیرس در سال ۱۹۹۴ میلادی رخ داد متهم کردید و تحقیقاتی که ما انجام دادیم دخالت ایران را در این انفجار تأیید نکرد".
وی تصریح کرد : شما قطعنامه جنگ با القاعده را پس از حوادث یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی صادر کردید، مجوز ورود ( نظامی) به چندین کشور را دادید و مردمان آنها مانند عراق و افغانستان به این بهانه کشته شدند در حالی که این دو کشور همچنان از تروریسم رنج می برند!
رئیس جمهور آرژانتین افزود: با بمباران غزه، عمق و شدت فاجعه ای که اسرائیل مرتکب شد روشن شد، شمار زیادی از فلسطینیان قربانی شدند در حالی که شما به موشکهایی که به اسرائیل اصابت کرد اهمیت دادید و موشکهایی هم که به اسرائیل اصابت کرد تأثیری نداشت و خساراتی در آنجا به بار نیاورد.»
فرناندز گفت: امروز اینجا هستیم تا یک قطعنامه بین المللی درباره مجرم دانستن گروه «داعش» و مقابله با آن صادر شود در حالی که داعش مورد حمایت چند کشور شناخته شده است و شما بهتر از دیگران آنها را می شناسید و داعش هم پیمان برخی قدرتهای بزرگ عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد است !
قابل توجه جریانی که در ایران حقایق را کتمان میکنند و به صراحت نمی گویند. تا به ادعای خودشان تنش ایجاد نشود.
چند روز پیش سایت شخصی آقای هاشمی رفسنجانی در مطلبی به انتقاد از سیاستهای موجود در قبال اینترنت، ماهواره و وایبر و ... پرداخت. هر چند امروز خیلی از افراد و شخصیتها مخالف نحوه برخورد موجود با این قبیل رسانههای جمعی هستند اما اظهار نظر برخی آقایان و تناقض آن با شیوه رفتاری آنها در زمان بدست گرفتن قدرت هر عقل سلیمی را دچار حیرت میکند.
امروز تمام کارشناسان متفق القول هستند که فیلترینگ درمان مبارزه با تهاجم فرهنگی و معضلات رسانههای که روز به روز توسعه مییابند و طیفهای مختلف مردم را به خود جذب می کنند، نیست اما چرا این چهرههای سیاسی در زمانی که خودشان مراکز تصمیمسازی و اجرایی کشور را در دست دارند موضعی متفاوت اتخاذ میکنند.
رسانههای کشور در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی یکی از سختترین دوران های خود را سپری کردند. هرچند این موضوع چندان برای نسلهای سوم و چهارم انقلاب بواسطه کمی سن و سال در آن سالها محسوس نیست اما نسلهای قدیمی تر انقلاب نحوه تعامل آقای هاشمی با محدود رسانههای آن دوران را بخاطر دارند.
نشریه "صبح" یکی از قوی ترین نشریات اصولگرایی در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بود. این نشریه یکی از منتقدین اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور بود که در اوایل دهه هفتاد بارها و بارها با اتهامات مختلف به دادگاه کشیده شد.
آقای هاشمی که امروز نسبت به تمام مسائل جاری کشور انتقاد دارند در زمان ریاست جمهوری با هر صدای منتقدی بشدت برخورد میکردند. سید هادی خامنهای درگفتوگویی درباره نحوه تعامل آقای هاشمی با صدای منتقد و بستن روزنامه "جهان اسلام" در دوره ریاست جمهوری وی مینویسد: داستان توقیف روزنامه آن بود که ما بهویژه در حوزه اقتصاد انتقادهای زیادی به آقای هاشمی داشتیم و من از طریق یک راوی معتبر خبر داشتم که آقای هاشمی به کرات از روزنامه "جهان اسلام" اظهار نارضایتی کرد که بالاخره هم منجر به تعطیلی روزنامه شد.البته ما هنوز هم با وجود گذشت زمان منتظر بوده و هستیم که آقای هاشمی آن کملطفی را جبران کند، هنوز هم ناامید نیستیم! ولی جریان روزنامه که تا آن زمان هم اولین روزنامهای هم بود که توقیف میشد؛ نشان داد تحمل ایشان به انتقاد در دوران ریاست جمهوری مقداری کم بود.
به نظر میرسد برخی شخصیتهای طراز اول سیاسی در دهه هفتاد که در زمینههای متفاوت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کارنامه چندان مطلوبی نداشتند به نوعی از فعالیتهای خود پشیمان هستند و تلاش میکنند با باز نشان دادن گارد خود در برابر مظاهر متفاوت فناوری و مدها و مسائل روز و آنچه مقبول عموم است جایی در دل مردم پیدا کنند اما هرگز راهحلی ارائه نمیکنند.
خیلی از مراکز فرهنگی و امنیتی امروز در نظام تلاش میکنند تا جلوگیری و مقابله با مضرات فناوریهای جدید مانع از بیبهره شدن مردم از امکانات روز و قابلیتهای رسانههای نوظهور نشود اما این موضوعی نیست که تنها محدود به کشور ما باشد.
شاید جالب باشد که بدانیم بسیاری از کشورهای غیر اسلامی قوانین را برای مقابله با هرزهنگاری و ولنگاری وضع کردهاند و فیلترینگ سنگینی را برعلیه مراکز هنجارشکن اعمال میکنند حال اینکه چرا برخی شخصیتهای سیاسی در کشور با وجود آنکه مراکز قانونگذاری و فرهنگی را در دست دارند باز از موضوع فیلترینگ انتقاد میکنند ناشی از دو دلیل عمده است.
اول اینکه انتقاد این افراد تنها جنبه سیاسی داشته و قرار نیست عملا هیچ کاری برای ایجاد زمینه استفاده صحیح مردم از این فناوریها انجام دهند. حتی در مواردی دیده شده است که خود این افراد بالعکس ادعاهایی که مطرح میکنند در بحث فیلترینگ و مقابله با آسیبهای اجتماعی برخورد دارند مانند فیلتر کردن برخی سایتهای خبری به بهانه نداشتن مجوز در هفتههای گذشته.
ثانیا تفکر پوپولیستی حاکم بر جریان لیبرال کشور که از هر موضوعی بهانهای در جهت اهداف سیاسی خود دست و پا میکند و با سوء استفاده از مطالبات مردم تلاش میکند تا سبد رای خود را تقویت کند اما در عمل هیچ کمکی به خیل عظیمی از کارشناسان که بدنبال حل معضل فناوریهای ارتباطی جدید هستند نمیکند.
محسن رضایی در کتاب "رویارویی سوم و جھاداقتصادی" مینویسد که در دولت سازندگی فضای نقد و انتقاد کاملا بسته بود. نزدیکان ھاشمی بر این عقیده بودند که اگر دولت بخواھد کشور را به سمت سازندگی ھدایت کند، باید دستش آزاد باشد؛ فلذا رسانهھا باید انتقادات خود را تعطیل کنند و یا به صورت خصوصی بدون اینکه انعکاس بیرونی داشته باشد، مسائل را با مسئولین در میان بگذارند.
با این حال واکنش ھاشمی رفسنجانی به انتقاداتی که از او میشد، مصداق بارز افراط در برخورد با منتقد بود. بخشی از خاطره مرحوم «عزتالله سحابی» درباره عملکردآیت الله ھاشمی رفسنجانی شاید مصداقی باشد برای اینگونه رفتارھا؛ ماجرا از این قرار است که حدود 19 سال قبل یعنی در 23 خرداد 23 ،69 نفر از اعضای نھضت آزادی و افراد موسوم به ملی مذھبیھا به دلیل انتقاد از سیاستھای اقتصادی دولت آقای ھاشمی رفسنجانی و به دستور ایشان بازداشت شدند. سحابی که یکی از بازداشت شدگان سال 69 است میگوید: «ما به آقای ھاشمی نامه اعتراضی نوشتیم. اعتراض ما به آقای ھاشمی این بود که اولاً اوضاع اقتصادی کشور بسیار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسیار فاحش است. دوم اینکه وضع سیاست خارجی ما به گونهای است که ما در انزوای کامل قرار گرفتهایم و ھمه دنیا با ما مخالف ھستند. در رابطه با این نامه، 23 نفر را بازداشت کردند که یکی از آن ھا من بودم... بعد از دستگیریھا، در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، چند تن از نمایندگانی که مرا میشناختند به آقای ھاشمی اعتراض کردند که چرا عزت الله سحابی را گرفتی؟ آقای ھاشمی پاسخ داده بود: رویش زیاد شده بود، میخواستیم رویش را کم کنیم.»
خوب است که افراد برجستهای چون آقای هاشمی به جای تکرار سناریوی انتقاد، انتقاد و انتقاد جلسات مشاورهای را به وزرای دولت که اکثرا از افراد نزدیک به جریان سیاسی کارگزاران هستند ارائه دهند و بدنبال راهحل عملی باشند نه اینکه در زمانی که دولت مورد حمایت وی اهرم مدیریت اجرایی کشور را برعهده دارد باز با قرار گرفتن در موضع اپوزوسیون انتقاد نسبت به ناکجاآباد را در دستور کار قرار دهد.
اقای خاتمی شما بجای این بازی های رسانه ای و جو سازی ها و این صحبت ها:(گزارش رییس محترم گروه پزشکی آرامبخش خاطر همه علاقهمندان در سراسر کشور شده است). چرا از فتنه 88 توبه و برائت نمی کنید تا آرام بخش جامعه و مسرت جامعه باشد؟!
یا شاید شما هم مانند آقای هاشمی دچار تغییر 180 درجه ای شده اید؟!
یادتان هست که مواضع اقای هاشمی در اوایل انقلاب را که...
برای یاد آوری لینکش را برایتان می گذاریم
برسی کارنامه تاریخی هاشمی درباره «آزادی» از ایجاد خفقان تا مدعی آزادی شدن
مانور گسترده در شبکه های اجتماعی و رپرتاژ خبرگزاری های دولتی و اصلاح طلب، در پیشبرد سناریوی «کی بود، کی بود، من نبودم!»، بارها و توسط شخص رهبری انقلاب و یادآوری مکرر ایشان از خط قرمز فتنه سال 88 و باغی و متغلب و نانجیب خواندن سران آن، ناکام مانده است.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ طی روزهای گذشته در بعضی شبکه های اجتماعی و البته رسانه های دولتی و اصلاح طلب، موضوع نامه و احوالپرسی سیدمحمد خاتمی از رهبر انقلاب مطرح شده است. طبیعتا در شرایط فعلی کشور، خصوصا زمانی که بسیاری از نیروهای اصلاح طلب در ساختار اجرایی، حضور دارند، خاتمی که مجال بیشتری برای حضور و ظهور و بروز در فضای اجتماعی را دارد، سعی می کند با رفتارهایی از جمله همین اقدامی که در نوشتن نامه آرزوی سلامتی رهبر انقلاب، انجام داده است، برای حضور سهل الوصل خود و حامیانش را در انتخابات بعدی تلاش کند.
در حالیکه بارها دلسوزان انقلاب مستقیم و غیر مستقیم از لزوم توبه این جریان از عملکرد گذشته خود سخن گفته اند، اما این جریان در طول این سالها از اقدام اشتباه و خسارت بار خود برای کشور اعلام ندامت هم نکرد، حال با چه رویی از نظام انتظار دارد، آن را بپذیرد.
رهبری بزرگوار انقلاب، زمانی که حتی جرم مشهود این جماعت را در آتش زن عکس امام و دعوت به اردوکشی خیابانی علیه انقلاب و اسلام را دیدند، باز هم از توبه ایشان نا امید نشدند، اما لجاجت این جماعت در نپذیرفتن اشتباه کار را به جایی رساند که رهبری در جلسه دیدار سال گذشته با دانشجویان بگویند: «خب، در انتخابات سال ۸۸، آن کسانى که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجههى با تقلب، اردوکشى خیابانى کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمیکنند؟ در جلسات خصوصى میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا براى کشور هزینه درست کردید؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهى بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایاى سال ۸۸، این مسئلهى اصلى است»
در روزهای سال 88 حال کشور خوب نبود، ادعای دروغ تقلب توسط دو کاندیدای معترض به نتایج انتخابات آنقدر دامنه دار شد، که حتی مساجد به آتش کشیده شد، تعدادی شهید، کشته و مجروح شدند و به بیت المال خسارتهای شدید وارد شد. طرفداران مدعی تقلب به دانشجویان تعرض کردند، دانشگاهها به آشوب کشیده شد، 8 ماه فضای التهاب تهران و بعضی از شهر ها را فراگرفت. شعارهای اصیل امام توسط مدعیان خط امام واژگونه شد. جمهوری اسلامی را از آخر استقلال و آزادی حذف کردند. روزه خواران حامی تقلب در روزی که سید محمد خاتمی در میانشان بود شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» سردادند. ذکر این که در فتنه چه گذشت را همه بهتر از یکدیگر می دانیم و کافی است سری به سال 88 بزنیم.
در آخرین پرده از این اتفاقات تلخ، در روز عاشورا طرفداران تقلب، پرچم عزای اباعبدالله را به آتش کشیدند، به اصل ولایت فقیه توهین و هتک حرمت کردند و توسط موسوی و کروبی -که امروز کماکان سید محمد خاتمی را همراه و حامی اصلی خود می دانند – فرزندان زهرا(س) و امت خداجوی خطاب شدند.
مرور سخنان رهبری انقلاب تنها چند روز پیش از حادثه تلخ عاشورا در 22 آذر88 که برا بازگشت این جماعت ابراز امیدواری می کنند، تامل برانگیز است، که مشخصا کسانی را مخاطب قرار دادند که حتی یک سیلی هم برای انقلاب نخوردند:« من تعجب میکنم! کسانى که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند - بعضى از این آقایان یک سیلى براى انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت - و به برکت انقلاب اسم و رسمى پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است، مىبینید که دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، میخندند؛ اینها را که مىبینید؟ به خود بیائید، متوجه بشوید.»
با همه این توضیحات این جماعت متنبه نشدند و مدام از بازگشت بدون محاکمه و بدون توبه سخن می گویند. آیت الله حائری شیرازی چندی پیش در نامه ای به موسوی و کروبی، چنین می نویسد:رفع حصر خانگی در شرائط اصرار بر مواضع قبلی عیناً مانند قبول ابطال انتخابات بدون مجوز قانونی است و معنی آن این است که نظام حکم به نفی خود نموده است و از هیچ نظامی نمیتوان چنین انتظاری را طلب کرد.
با همه تلاشهای جماعت فتنه در پیگیری سناریوی «کی بود، کی بود، من نبودم» ، توجه به فتنه 88 و سخنان رهبری، که بیش از همه بر فاصله گرفتن از فتنه گران تاکید می ورزند، خود دلیل محکمی بر این مسئله است که نوشتن نامه های کذا، پیش از توبه علنی یا محاکمه سران فتنه از اعتبار و اهمیت ساقط است.
تصمیم مدبرانه و هوشمندانه رهبری در اعلام صریح و صمیمانه خبر جراحی موفقیتآمیزشان، دستاویز دروغسازی و شایعهپراکنی را از دست بدخواهان گرفت.
مشرق نوشت: خبر بستری شدن و عمل جراحی رهبر معظم انقلاب توسط سایت رسمی دفتر رهبری به آدرس leader.ir در 17 شهریور 1393 به سرعت خبر اول رسانههای داخل ایران و حتی منطقه و جهان شد و در سطح شبکههای اجتماعی انتشار گستردهای یافت.
خبری که تیتر و موضوع آن برای خیل عظیم مشتاقان و ارادتمندان ایشان در ایران، جهان اسلام و حتی آزاداندیشانی که از سایر ملل از حامیان و دوستداران ایشان هستند، در ابتدای امر بسیار دلهرهآور و نگران کننده جلوه میداد، اما بعد از اطلاع از محتوای اصلی خبر و آگاهی از صحت و سلامتی ایشان و موفقیت عمل جراحی رهبر انقلاب، قلبها کمی آرام گرفت و استرس و نگرانیها تا حد زیادی کاسته شد.
جنگ روانی آقای صادق زیبا کلام و خانواده هاشمی و اطرافیان آنها برای اینکه ذهن مردم را از پرونده مالی منحرف کنند برای
چیست؟!!
هر كدام يك سطل آب به اسرائيل مي ريختند او را سيل مي برد
بيانات امام خميني (ره) در ديدار با وزير خارجه سوريه
براي من يك مطلب به شكل معماست و آن اين است كه همه دول اسلاميه و ملت هاي اسلام مي دانند كه درد چيست ، مي دانند
كه دستهاي اجانب در بين است كه اينها را متفرق از هم بكند ، مي بيند كه با اين تفرقه ها ضعف و نابودي نصيب آنها مي شود ،
مي بينند كه دولت پوشالي اسرائيل در مقابل اسرائيل ايستاده كه اگر مسلمين مجتمع بودند هر كدام يك سطل آب به اسرائيل
ميريختند او را سيل مي برد ، معذالك در مقابل او زبون هستند ، معما اينست كه با اين كه اينها را مي دانند، چرا به علاج قطعي
كه ان اتحاد و اتفاق است روي نمي آورند؟ چرا توطئه هايي كه استعمارگرها براي تضعيف آنها به كار مي برند، آنها توطئه ها را
خنثي نمي كنند؟ آيا اين معما چه وقت بايد حل شود ؟ و پيش كي بايد حل بشود؟ اين توطئه ها را كي بايد خنثي كند غير از
دولت هاي اسلام و ملت هاي مسلمين ؟ اين معمايي است كه شما اگر جوابي داريد و حل كرديد ، اين معما را به ما هم تذكربدهيد.
صحيفه نور ،ج 8 ،25//58 ، ص 236 - 235
واکنش رهبر انقلاب نسبت به ایجاد فضای خفقان در دانشگاهها /وقتی هاشمی در نماز جمعه باگریه از انتقاد گلایه میکند /نمونه ای عجیب از برخورد رفسنجانی با منتقدین
این روزها از نفهمیدن آزادی توسط «برخیها» سخن می گوید و اینکه همان برخیها، آزادی در دانشگاه ها را بر نمیتابند.
آقای هاشمی هفته قبل در جشن دانشگاه آزادیها و درست در سالروز ۸۰ سالگی اش حرف هایی زد که حافظه تاریخی برخی را تحریک کرد تا چیزهایی زیادی از وی و عملکردش به یاد بیاروند.
شاید برای دیدن «هاشمی بدون روتوش» نیاز باشد به ۲۶ سال پیش بازگشت؛ جایی که هاشمی نگاهش به آزادی بیان و مخالفانش، زیاد شباهتی به چیزی که امروز می گوید، ندارد.
در این اجلاسیه، میهمانان علاوه بر حضور به صورت خانوادگی و اسکان در هتل های پنج ستاره پارس و پردیسان، جهت صرف غذا به مرکز رفاهی دانشگاه فردوسی مراجعه و چندین نوع غذا برای پذیرایی از آنان فراهم شده بود.
آیا این نوع پذیرایی بر خلاف روح ساده زیستی مورد تاکید برای کارگزاران نظام نیست؟
امام رضا (علیه السلام) در سخن دیگرى ضمن توصیه به ساده زیستی، مسؤولیت مدیران و کارگزاران را مطرح را
بسیار خطیر دانسته و آنها را به رعایت امانت توصیه می کنند .
امام رضا (علیه السلام) مى فرمایند: اگر زمام حکومت را در دست گیرم غذاى ساده تر و کم ارزش ترى (نسبت به زمان زمامدارى) خواهم خورد و لباس خشن و زبر(پس از لباس هاى نرم) در برخواهم کرد و (پس از آسایش) با سختى و مشقّت خواهم زیست.
مکارم الاخلاق طبرسی صفحه 115
مثل نه اینکه همین هفته گذشته هفته دولت بود و باید کارگزاران نظام از ساده زیستی شهید رجایی الگو میگرفتند
آیا شما کارگزار یک حکومت اسلامی نیستید؟! در اسلام چقدر به ساده زیستی و دوری تجمل گرایی کارگزاران حکومت اسلامی تاکید شده؟!
در شب ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) که همسر رئیس جمهور محترم بخوبی روحیه ی تجمل گرایی و اشرافی گری خود را در کاخ سعد آباد به منصه ظهور گذاشتند
و در مشهد مقدس در ایام ولادت امام رضا (علیه السلام) اینطور روحیه ی ساده زیستی خودتان را بروز میدهید.
حامدزمانی که به عنوان یکی از رویش های جریان موسیقی منتسب به انقلاب توانسته
است کارهای فاخری تولید نماید این روزها و پس از موج تخریب های سایت های
معاند و شبکه های ضد انقلاب مانند VOA ، مورد هجمه سایت های زنجیره ای داخلی
و ایضا خبرگزاری های همسو قرار گرفته است
ماجرا از آنجا آغاز می شود که شخصی در گوگل پلاس مدعی می شود حامدزمانی برای اجرا در مراسم بزرگداشت شهید باغبانی که در اصفهان برگزار شده است مبلغ ۱۹ میلیون تومان مطالبه کرده است.
اما این مطلب غیر رسمی و غیر مستند کافی است تا استارت تخریب مجدد حامدزمانی فراهم آید و همانطور که پیش بینی می شد این مطلب به سرعت از طریق برخی سایت های خبری معلوم الحالِ مدعی اخلاقیات که ضدیت آنها با جریانات ارزشی در مطالبشان موج می زند منتشر می گردد. از خبرگزاری ایسنا گرفته تا آفتاب نیوز و بهارنیوز و سایر رسانه های خبری همسو . . همه و همه این مطلب را با هدف تخریب با آب و تاب فراوان پخش می کنند.
در ادامه مطلب بخوانید
امام هادی (علیه السلام) می فرمایند:
مسخره کردن و شوخى هاى - بى مورد - از بى خردى است و کار انسان هاى نادان مى باشد.
نتیجه اهانت به امام هادی (علیه السلام) چه شد؟!!!
دلیل و هدف ترورهای شخصیتی چیست؟!!
صحبت های امام خمینی(رحمه الله علیه) درباره ترور فیزیکی:
بريزيد خونها را؛ زندگي ما دوام پيدا مي كند. بكشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مي شود. ما ازمرگ نمي ترسيم ؛ و شما
هم از مرگ ما صرفه نداريد. دليل عجز شماست كه در سياهي شب ، متفكران ما را مي كشيد. براي اينكه منطق
نداريد. اگر منطق داشتيد كه صحبت مي كرديد؛ مباحثه مي كرديد. لكن منطق نداريد، منطق شما ترور است !
منطق اسلام ترور را باطل مي داند. اسلام منطق دارد؛ لكن با ترور شخصيتهاي بزرگ ما، شخصهاي بزرگ ما،
اسلام ما تاييد مي شود.
دشمن متوجه شد که ترور فیزیکی نتیجه عکس میدهد، روی آورد به ترور شخصیتی با به استهزا گرفتن، تهمت زدن، برچسب زدن و...
ما به استناد به صحبت های امام خمینی (رحمه الله علیه) درباره ترور فیزیکی دشمنان انقلاب علیه شخصیت های انقلابی
درباره این ترور شخصیتی به شما میگوییم این رفتار شما نشانه عجز شماست.
متفکران ما را و شخصیت های ما را مانند آیت الله جنتی و... ترور شخصیتی می کنید و این عمل سخیف خود را به امام خمینی(رحمه الله علیه) رساندید، برای اینکه منطق ندارید منطق شما توهین و مسخره کردن است که در دید همه ی آزاد مردان دنیا نکوهیده هست.
امام خامنه ای(مدظله العالی):
«انّ کید الشّیطان کان ضعیفا» خواهید دید که آنها اشتباه میکنند. خواهید دید که آنها یک بار دیگر تودهنی خواهند خورد. خواهید دید که بینی استکبار بر خاک مالیده خواهد شد.
ترور شخصیتی دشمنان مانند ترورهای فیزیکیشان نتیجه نخواهد داد.
حجت الاسلام حسن روحانی در مناظره های ریاست جمهوری: "بنده فردی هستم که از ابتدای زندگی سیاسی مسیرم روشن است هیچوقت پادگانی فکر نکردهام هیچوقت پادگانی عمل نکردهام جزء افرادی هستم که حقوق خواندهام سرهنگ نیستم حقوق میدانم، حواسمان باشد چگونه حرف میزنیم".
اقای رئیس جمهور این صحبت های شما در مراسم تحلیف نیست؟!
دولت تدبیر و امید بر حاكمیت قانون، رعایت حقوق و آزادیهای همه شهروندان، پاسخگویی به جامعه و به مدیریت علمی، تأکید خواهد داشت.مردم میخواهند حرمت و كرامت داشته باشند. مردم میخواهند در فضایی آزاد، معنوی و عقلانی زندگی كنند. پدران و مادران جامعه ما در پی آیندهای مطمئن برای فرزندانشان هستند.
پاسخگویی شما این شد؟!!
حفظ حرمت و کرامت این شد؟!!
چرا میخواهید ما نلرزیم وقتی دولتمردان ما در حکومت اسلامی وعده میدهند و عمل نمی کنند.
شعار تدبیر شما در پرونده کرسنت کار ساز نبود یا برای این بود که اقا زاده نلرزه که یارانه15 ماه ایرانیان جریمه شدیم؟!!
درباره شعار امید هم مردم به وعده های دولت مردان امید دارند که برخورد گازانبری با کودکان شین آبادی و خبرنگاران به دلیل مطالبه وعده های شما و پاسخگویی خوب شما باعث امید بیشتر آنها شده است.
نویسنده این مطلب، بیداری اسلامی را بی فایده و مضر دانسته و عنوان میدارد: «نه خیری از بیداری اسلامی دیدند نه خیری از بهار عربی» انگار این نویسنده عامل اصلی حضور داعش و نیز سرکوب مردم را بیداری اسلامی دانسته است.
به گزارش گروه سیاسی-فرهنگ نیوز، چندی پیش در تارنمای رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، چند عنوان خبر و حاشیه نگاری مراسمات و نیز سخنرانی ایشان درج گردیده که حواشی زیادی ایجاد نمود. در این نوشتار بر آن هستیم تا با پرداختن به این حواشی تحلیلی از گفتمان تارنمای اطلاع رسانی دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی ارائه نماییم.
* وقتی بیداری اسلامی مضر میشود!
در یادداشتی که با عنوان حواشی دیدار مردم همدان با آیت الله هاشمی منعکس شد (۱)، نویسنده این مطلب، بیداری اسلامی را بی فایده و مضر دانسته و عنوان میدارد: «نه خیری از بیداری اسلامی دیدند نه خیری از بهار عربی» انگار این نویسنده از جایگاهی در حال گفتگو است که با بررسی حوادث منطقه در چند سال اخیر، عامل اصلی حضور داعش و نیز سرکوب مردم را بیداری اسلامی دانسته و این بیداری را دست نشاندهٔ دولت قبلی { دولت نهم و دهم } و ایجاد کنندهٔ آن را این دولت دانسته است. القا گری که همه این حاشیه را در بردارد و به آن اشاره مینماید. اما این خبرنگار محترم باید حداقل نیم نگاهی به حوادث منطقه و مطالعه ای در این باب میداشت.
انقلابی که در کشورهای مختلف غرب آسیا صورت پذیرفته بود، انعکاس صدور رفتار انقلاب اسلامی در منطقه بود. اما این صدور با استقامت جریان استکباری و ژاندارم آن در منطقه { رژیم صهیونیستی } روبرو گردید. رفتاری که به فرمودهٔ رهبری معظم انقلاب این چنین تحلیل میشود: «حالا ما گفتیم بیداری اسلامی در منطقهٔ شمال آفریقا و منطقهٔ عربی، علیه این تعبیر جبههگیری شد که نه، این بیداری اسلامی نیست، ربطی به اسلام ندارد؛ معلوم شد که چرا، کاملاً ربط به اسلام دارد؛ خب، حالا به حسب ظاهر [آن را] خاموش کردند اما خاموش شدنی نیست. وقتی احساس وظیفهٔ اسلامی در یک ملتی به وجود آمد، احساس هویت اسلامی وقتی در یک ملتی به وجود آمد، به این آسانیها نمیشود این را از بین برد؛ حالا گیرم یک دولتی سرکوب بشود یا برکنار بشود - یا با کودتا، یا با هر عارضهٔ دیگری - لکن آن روحی که در مردم به وجود میآید، آن خودباوری و خود بازیابی هویت اسلامی، این به این آسانیها از بین نخواهد رفت و از بین هم نرفته است. امروز در همان مناطقی و در همان کشورهایی که بیداری اسلامی به وجود آمده بود، همچنان مثل دیگ جوشانی در حال غَلَیان است؛ این جور نیست که این بیداری از بین رفته باشد. این هم یکی از واقعیتهای دنیا است؛ استقامت اسلامی اوج گرفته.»(۲) این فرموده مشخص میکند که رفتار این خبرنگار و نویسنده حاشیه ساز نه تنها در حمایت از گفتمان بیداری اسلامی و انقلاب اسلامی نیست، بلکه بلعکس مشکلات و آسیبهای منطقه را در صدور انقلاب اسلامی و مقابله با نه شرقی و نه غربی دانسته است.
* تقلب کلید واژه فراموش نشده
نویسنده حاشیه فوق در بخشی دیگر از نوشتهٔ خود، اشاره به حوادث فتنهٔ سال ۱۳۸۸ دارد و بیان میکند: «مردم ... حساب خود را با «حقالناسی با شورای نگهبان دارند»، صاف کنند!.»(۳) استفادهٔ نویسنده محترم از کلیدواژهٔ حقالناس اشاره به بیانات رهبری در قبل از انتخابات سال ۱۳۹۲ و حقالناس بودن رأی مردم دارد. بیانی که این نویسنده به آن تکیه کرده و اشاره نموده از تضعیف رأی مردم از سوی شورای نگهبان است. هرچند این حاشیه نگار، اشاره مستقیم به هیچ یکی از رأیهای مردم در نزد شورای نگهبان ندارد، ولی این شبهه را القا میکند که هنوز اعتقاد به تقلب شدن و نگه داشتن رأی ملت در نزد شورای نگهبان وجود دارد و هنوز جریان سبز اسرائیلی – امریکایی زنده است و بدنهٔ جامعه آن را به رسمیت میشناسد!
حال باید این نویسنده مشخص کند کدامین رأی در نزد شورای نگهبان مانده و کدامین حقالناسی از سوی این شورا صورت گرفته است؟؟ گفتمانی که نوشتار سایت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به دنبال آن است، میتواند همان رفتار و کردار سران فتنه را به ذهن معطوف نماید و هم صدا با آنان هنوز به تخریب دستگاه انقلابی شورای نگهبان میپردازد.
اما آنچه که باید در نتیجهٔ این نوشتار اشاره کرد. توهین آشکار نویسندهٔ این تارنما به صدور انقلاب اسلامی، گفتمان اصلی انقلاب، بیداری اسلامی و شهدای این عرصه و نیز عدالت و تقوای شورای نگهبان است.
انتظار از تارنمای اطلاع رسانی آیت الله هاشمی آن بود که تارنمای مذکور با این حاشیه پرداز برخورد و مطلب مذکور را از صفحه خود حذف و همگان را به موضع اصلی انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی که آرمان امام امت و رهبری معظم انقلاب بود معطوف نماید، کاری که ظاهراً اکنون انجام شده است و خبری از مطلب مذکور در سایت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست.
اما لازم است به گردانندگان آن درگاه اینترنتی متذکر شد که با انتشار چنان مطالب سخیفی، شان ریاست مجمع تشخیص و جمهوری اسلامی را به بازی نگرفته و جهت کسب بازدید و خوشآمد برخی جریانات خاص سیاسی، اقدام به انتشار هرگونه مطلبی با هر تیتر و محتوایی ننمایند؛ که حاصل آن به هیچ عنوان به نفع هیچ فرد معتقد به انقلاب اسلامی نیست.
پی نوشت:
۱) مسلمانان خیری از بیداری اسلامی ندیدند
(http://www.hashemirafsanjani.ir/content/%D۹%۸۵%D۸%B۳%D۹%۸۴%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۸%A۷%D۹%۸۶-%D۸%AE%DB%۸C%D۸%B۱%DB%۸C-%D۸%A۷%D۸%B۲-%D۸%A۸%DB%۸C%D۸%AF%D۸%A۷%D۸%B۱%DB%۸C-%D۸%A۷%D۸%B۳%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۹%۸۵%DB%۸C-%D۹%۸۶%D۸%AF%DB%۸C%D۸%AF%D۹%۸۶%D۸%AF)
منبع جایگزین: http://www.bornanews.ir/Pages/News-۲۱۰۳۲۷.aspx
۲) پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري : ۱۵/۱۲/۱۳۹۲
۳) مسلمانان خیری از بیداری اسلامی ندیدند
پس از چندسال کشمکش درحالیکه میرفت پرونده ی کرسنت به نفع ایران تمام شود، به یکباره با رفتن زنگنه به وزارت نفت علیه ایران چرخید و ایران به پرداخت چندین میلیارد دلار - چندین برابر فساد سه هزار میلیاردی – محکوم شد.
در فساد سه هزار میلیاردی تقریبا هیچ پولی از کشور خارج نشد ولی در غرامت کرسنت هزاران میلیارد تومان از جیب ما به حساب طرف اماراتی می رود. همان شرکتی که اینروزها به خاطر بالارفتن ناگهانی ارزش سهامش خیلی خوشحال است و ما هنوز نمی دانیم سهم طرف ایرانی این فساد از این خوشحالی چقدر است!
این رسوایی بزرگ در تاریخ جمهوری اسلامی بی نظیر است و چه بسا بتوان آنرا به قراردادهای خیانتکارانه ای چون رژی شبیه دانست.(بخشی از یادداشت دکتر یامین پور)
مسئولین محترم دولت تدبیر و امید که متاسفانه در سخن و عمل متفاون عمل می کنند ، از طرفی خود را انتقادپذیر معرفی می کنند و از طرف دیگر به منتقدان آرام خود بدترین نسبت ها (از بی سواد و بی شناسنامه گرفته تا ترسو و بزدل و حواله به جهنم) را داده است. اگر دولت محترم مصلحت اندیشی نمی کرد و برای اینکه تاحدودی بتوانند نظر رسانه ها و مردم را از تمرکز بر روی پرونده کرسنت دور کنند، معلوم نبود از نمایندگان محترم مجلس بخاطر استیضای وزیر علوم چگونه استقبال می کرد و به آنها چه نسبت هایی می داد. البته حق دارند خود را استاد جنگ روانی بداند ولی تا که می توان روی این گونه مسائل را پوشاند. ملت ما ملت فهیمی است و نظر و عمل خود را در جای خودش نشان خواهد داد.
این بار هم سندی دیگر از آزادی بیان در مطبوعات کشور نشان داد که دولت محترم اعتدال در سخن و عمل چقدر هماهنگ عمل می کند بخصوص در وزارت فرهنگ در سال فرهنگ…….
ما انتظار داریم نمایندگان محترم مجلس کمی از دغدغه های مقام معظم رهبری را درک کنند و نقش خود را شرایط حساس امروزی به خوبی ایفا کنند. مردم عزیز ما آنها را برای سکوت به مجلس نفرستادند بلکه از آنها می خواهند به فشارهای جانبی و تهدیداتی که برای اعلام و پیگیری واقعیت ها ، بخصوص در بخش فرهنگ که مقام معظم رهبری آنرا مهمتر از اقتصاد می داند، وجود دارد توجهی نکنند چرا که همان افرادی که شما را نماینده خود معرفی کرده اند پشت سر شما هستند . آنها نباید انتظار داشته باشند وضعیت فرهنگی ما به جایی برسد که در مقابل این بی تفاوتی و بی دقتی مسئولین وزارت فرهنگ و عدم اقدام مفید و محکم توسط نمایندگان ، شخص مقام معظم رهبری مستقیماً وارد عمل شود. نباید مسائل فرهنگی ما نیز مشابه اتفاقی که در بخش هسته ای دردهه هفتاد اتفاق افتاد پیش برود که منجر به پلمب بیش از دوسال انرژی هسته ای ما شد و تا زمانی که مقام معظم رهبری شخصاً وارد عمل نشد این روند ادامه داشت.
اما در بخش فرهنگ به قول حضرت آقا دیگر این گونه نیست که اگر مشکلی پیش بیاید و یا انحرافی رخ دهد با سبد کالا و بسته های کمکی (به اصطلاح بنده) بتوان آنرا دوباره به مسیر باز گرداند بلکه اثرات و عوارض یک حرکت ضد فرهنگی و ضد ارزشی (البته اگر به نظر مسئولین حرکتی تحت عنوان ضد ارزش و ضد فرهنگ در هنر و جامعه وجود داشته باشد) به آسانی قابل درمان نیست.
سازش و تسلیم یا مقاومت؟ ....
در پست مقایسه و نتیجه گیری را به خود دوستان محول میکنیم.
پنجاه سال سازش کاری چه شد؟!!!
در تصویر زیر مشاهده کنید رژیم غاصبگر چقدر از اراضی فلسطین اشغال کرد طی بیش از 50 سال سازش کاری
50 روز مقاومت غزه نتیجه آن چه شد؟!!!
آیا این نتیجه سازش کاری مقابل مستکبران دنیا عبرتی خواهد شد برای سازش کاران داخلی؟!!!
همان کسانی که از ابتدای دفاع مقدس امام خمینی (ره) را مجبور به سازش می کردند و در نهایت به تعبیر خود امام (ره) جام زهر را به او نوشاندند.
این جریان در پرونده هسته ای چه خواهد کرد؟!!!
روزنامه فرهیختگان متعلق به دانشگاه آزاد که هزینههای آن از شهریههای دانشجویان تامین میشود، برای سالروز تولد هاشمی رفسنجانی کتابی با تیراژ بالا چاپ کرد.
به گزارش تسنیم، مراسم اختتامیه نخستین جشنواره علومپزشکی دانشگاه آزاد روز گذشته همزمان با جشن تولد هشتاد سالگی هاشمیرفسنجانی برگزار شد که در این مراسم حمید میرزاده رئیس دانشگاه آزاد خبر روز تولد هشتاد سالگی هاشمی را اعلام کرد و گفت که ما در دانشگاه آزاد میخواستیم برای ایشان جشن تولد بگیریم که ایشان راضی نشدند.
همین روز، روزنامه فرهیختگان ارگان رسانهای دانشگاه آزاد نیز با مدیرمسئولی احسان مازندارانی(از فعالان فتنه 88 و بازداشتشدگان امنیتی) اقدام به چاپ ویژهنامهای درباره تولد هاشمی با عنوان «آخوند متفاوت» کرده است.
این ویژهنامه در قطع پالتویی در 400 صفحه و با تیراژ بالا در 20 هزار نسخه چاپ شده است.
هزینههای روزنامه فرهیختگان از محل شهریههای دانشجویان دانشگاه آزاد تامین میشود.
مساله نحوه هزینه شهریههای دانشجویان دانشگاه آزاد از جمله مواردی بوده است که مجلس شورای اسلامی در تحقیق و تفحصهای خود بر لزوم روشن و شفاف شدن این موضوع تاکید داشته است.
این ویژهنامه که قرار بود همراه با روزنامه فرهیختگان روز دوشنبه 3 شهریوماه همزمان با سالگرد تولد هاشمیرفسنجانی منتشر شود به ناگاه و به دلایل نامعلومی در صبح روز دوشنبه توسط خود منتشرکنندگان از گیشههای روزنامهفروشی جمعآوری شده است. روزنامه فرهیختگان در صفحه اول روز دوشنبه نیز تبلیغ این ویژهنامه را درج کرد اما در نهایت توزیع نشد.
نامه بدون سلام و والسلام هاشمیرفسنجانی به رهبر معظم انقلاب، پیش از انتخابات ریاستجمهوری 88 که بسیاری از کارشناسان این نامه را فتح بابی برای آغاز 8 ماه فتنهانگیزی در این سال میدانند، از جمله مطالبی است که در این کتاب بار دیگر به چاپ رسیده است.
در بخشی از مقدمه این ویژهنامه به قلم محمد محمودی آمده است: اگر در مقابل پرسش «جامعترین تعریف از آیتالله هاشمیرفسنجانی در یک کلمه» قرار بگیرم با عبور از کلید واژگان درخوری نظیر«مجتهد سیاسی»، نماد اعتدال، سیاستمدار عملگرا و یا «نوگرا»، قطعا پاسخ خواهم داد: یک «آخوند متفاوت».
در بخش اشاره این ویژهنامه به قلم زهرا شیدوش، آمده است: روزی که برای حاشیهنگاری دیدارهای آیتالله هاشمی دعوت شدم هرگز فکر نمیکردم در روند موج عظیم خواست یکپارچه ملتی قرار بگیرم که پایان پرشکوهش در انتخابات 92 رقم خورد.
شاید مهمترین تعریف که تاکنون ار آیتالله هاشمی شنیده باشم این نکته باشد که: «مهمترین هنر آقای هاشمی، هنر شنیدن» است و اکنون که این حاشیهنگاری را ماهها بعد از انتخابات 92 تورق مجددی برای چاپ ان میکنم فقط میتوانم بگویم که: «هاشمی با مهمترین هنرش، صدای مردم را در انتخابات 92 شنید و به دعای خیر ملتی، نه نگفت!»
البته با جستجوی تیترهای فهرست این ویژهنامه در اینترنت، مشخص میشود تمامی موضوعات این ویژهنامه از حاشیهنگاریهای پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمیرفسنجانی کپی شده است.
فصلهای این ویژهنامه از موضوعاتی چون «عزیزترین فرزند هاشمی کیست؟»، «انحراف احمدی نژاد روشن خواهد شد»، «چه کسانی در احمدینژاد ذوب شدند؟»، «هاشمی در نمازجمعه 88 چه گفت؟»، «جام زهر امام کاسه شهد ملتش شد»، «چرا هاشمی به مدرس تشبیه شد» و... تشکیل شده است.
اینکه یک عده می گویند ما نمی خواهیم مسئول بهشت و جهنم مردم باشیم در حقیقت دلیل آمدن انبیاء را زیر سئوال می برند زیرا براساس این شعر
«تو که از محنت دیگران بی غمی نشاید که نامند نهند آدمی» کسانی که نگرانی برای بهشت و جهنم مردم ندارند در حقیقت نسبت به مردم ظالم
هستند....
دوره نسل های آینده دوره نظام ساز است و با وجود اشتباهاتی که در جامعه صورت گرفته است و می توان گفت کپی در برابر اصل رفتارهای اشتباه در غرب می باشد اما مطمئناً اتفاقات بسیار خوبی در آینده در انتظار کشور است.
برخی با بیچارگی ناتوانی خود را به نبود ارتباط با آمریکا ربط می دهند و حال آنکه آمریکا کشوری است که اقتصادش رو به سقوط و با وجود آنکه 27 هزار کلاهک هسته ای دارد از ایرانی که فاقد کلاهک هسته ای می باشد می ترسد و با وجود آنکه 16 سازمان امنیتی در این کشور مشغول به کار هستند در برابر وزارت اطلاعات ما عاجز و ناتوان شده است.
امام خمینی(ره) مصداق آیه یا ایتها النفس المطمئنه است و می گوید سعادت ما باید در سعادت مردم باشد.
در ادامه مطلب بخوانید...
به نقل از خبرگزاری دانشجو:
"کرسنت" شوخی بود، اما "ژنو" را جدی گرفتیم!!/ 54.000.000.000.000 تومان در جیب شیخنشینان اماراتی
تغییر روند داگاه لاهه در بررسی پرونده کرسنت به مدد حضور مجدد زنگنه و دوستانش در وزارت نفت با تدبیر
دولت یازدهم، جریمهای معادل با 54 هزار میلیارد تومان در بر داشت که علاوه بر ناچیز بودن این مبلغ در
مقایسه با دلارهای بدست آمده از مذاکرات ژنو، رقمی بیش از 4 برابر فساد مالی مهآفرید و بابک زنجانی و
همچنین معادل 15 ماه یارانه ایرانیان است.
چه کسانی خواسته یا ناخواسته جام زهر را به امام نوشاندند؟
کامران غضنفری: گزارش های کذب باعث شد حضرت امام جام زهر را سر بکشد.
انجام عملیات والفجر10 در شمال غرب یک نقشه برای تضعیف ما در جنوب بود.
خانواده شهدای فاو می توانند از محسن رضایی شکایت کنند.
در ادامه مطلب بخوانید
چه کسانی و چه گزارش های به امام میدادند؟!!!
دلیل آنها از تضعیف جبهه ها چه بود؟!!!
آیا آنها ترسو بودند...!!!
چرا رئیس جمهور محترم دستور توقف چاپ کتاب راز قطعنامه و چند نشریه دیگر را دادند شما که معتقد به آزادی نویسندگان و مطبوعات هستید چرا؟!!!
موسسه امریکن اینترپرایز در گزارشی درباره تیم تصمیم گیر جمهوری اسلامی ایران در حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی، با مرور مواضع اخیر ایران در حوزه سیاست خارجی، هسته ای و تحولات منطقه، از هماهنگی کامل میان رهبری، فرماندهان نظامی و رئیس جمهور خبر داده و آن را نشانه شکست راهبردهای آمریکا بر مبنای اختلاف میان روحانی با سایر ارکان قدرت در ایران خوانده است.
....
این اوباما بچه بود، یادش نمیآید؛ از بهمن ۵۷، سی و پنج سال است که براساس آنچه رؤسای جمهور آمریکا منقول میدارند، هفته بعد قرار است انقلاب اسلامی سقوط کند! به خدا این گزینه نظامی، پوسید روی میز رؤسای جمهور آمریکا!
ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ
ﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻫﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯾﻢ، ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﭘﯿﺮﻭﺯﻫﺎ ﺣﺎﺻﻞ
ﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩﻩ، ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻫﺎﯼ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺮﺩﻩ، ﻣﺮﺩﻫﺎﯼ ﺍﻭﻻﺩ ﺍﺯ
ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ، ﻃﻔﻞ ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ .
" ﺳﺎﻟﺮﻭﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ (رحمة الله علیه) ﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﺩﻫﻪ ﯼ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﻓﺠﺮ ﺑﺮ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺑﺎﺩ "
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ(رحمة الله علیه): …» ﻗﺒﻮﻝ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ (ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ) ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ، ﺍﺯ ﺯﻫﺮ ﻛﺸﻨﺪﻩ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ؛ ﻭﻟﻲ ﺭﺍﺿﻲ ﺑﻪ ﺭﺿﺎﻱ ﺧﺪﺍﻳﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺍﻭ، ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻋﻪ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﻴﺪﻡ . ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻛﻨﻮﻧﻲ، ﺁﻥ ﭼﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺷﺪ، ﺗﻜﻠﻴﻒ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﻡ ﺑﻮﺩ . ﻭ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﺳﻢ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﮐﻮﺭ ﺷﺪﻧﻰ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﺘﻬﺎ ﻭ ﺁﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺷﻬﯿﺪﺍﻥ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻤﻮﺩ . ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﺑﺖ ﭘﺎﮎ ﺷﻬﯿﺪﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﻣﺰﺍﺭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻭ ﻋﺎﺭﻓﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﺴﻮﺧﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﻟﺸﻔﺎﻯ ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻨﺪ! ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻧﻮﺭ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺳﺮ ﺑﺎﺧﺘﻨﺪ! ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎﯾﻰ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻫﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﻭﺭﺍﻧﺪﻧﺪ.
آن گاه كه زمان آزمايش فرا رسد، آن گاه كه تعهد اسلامي حكم كند، آن گاه كه فرمان امام صادر شود و آن گاه كه ياري اسلام و مستضعفين ايجاب نمايد، بجاست اگر رزمآوراني با ايمان، مخلص و جان بر كف نداي حسين(ع) را پس از چهارده قرن لبيك گفته و با خداي خود پيمان خون بندند كه اين لبيك را تا پاي جان حراست كنند، و سرانجام اين پيمان را با خون خود مُهر صدق ميزنند.
فرازی از وصیتنامهشهید ميرحسين پشت محمدي
- نمونه ی کافران
- سوره مبارکه تحریم
- آیه شریفه 10
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ
- معنای آیه:
خداوند همسر نوح و همسر لوط را نمونه ای از کافران، مثال می زند.
- پیام آیه:
انسانها در انتخاب راه هدایت یا گمراهی آزاد هستند و در این مسئله زن و مرد یکسانند، چنان که همسر حضرت نوع (ع) و همسر حضرت لوط (ع)، برخلاف شوهران خود، راه گمراهی را برگزیدند. خداوند زنان کافر را نمونه ای از انسان های کافر برمی شمارد زیرا در هدایت و کفر، اراده ی انسانی نقش دارد، نه جنسیت مرد یا ز